با وجود تفاوت‌هایشان در جایگاه، سه مرد—جوان‌ترین مدیر ارشد مافیای بندر، اوسامو دازای؛ پایین‌ترین عضو سازمان، ساکونوسوکه اودا؛ و مأمور اطلاعاتی، آنگو ساکاگوچی—هر شب در بار لوپین گرد هم می‌آیند تا استراحت کنند و از مصاحبت یکدیگر لذت ببرند. اما در یکی از این شب‌ها، آنگو ناپدید می‌شود. تنها چیزی که از این سه نفر باقی می‌ماند، عکسی است که در بار گرفته شده است. سال‌ها بعد، دازای اکنون عضو آژانس کارآگاهی مسلح است. در همین حال، "گیلد"، یک سازمان آمریکایی متشکل از افراد با استعدادهای ماورایی، وارد میدان شده و قصد دارد مجوز فعالیت آژانس را از آن‌ها بگیرد. اکنون، اعضای آژانس باید توجه خود را بین دو گروه تقسیم کنند: گیلد و مافیای بندر، که هر دو دشمن وجودی آن‌ها محسوب می‌شوند.